واقعا جمله ی این که میگن اون که ناراحته یا افسردس یا خودکشی کرده یا هر چیز دیگه ای فقط به خاطر اینه که توجه جلب کنه رو درک نکردم.
قبل زدن این حرف فقط یکم فکر کن خودت وقتی دو نفر باشن که افسردس و یکی باشه همش شاد باشه سمت کدوم میری؟ یکم فکر کن اونی که همش یک گوشه نشسته و کز کرده دورش ادمای بیشترین یا اونی که همیشه داره میخنده؟
یادم نمیاد هیچ وقت تو مدرسه یا هر جای دیگه از مشکلاتم حرف زده باشم جز پیش دوستام
دوستامم که معلومن دوستای به شدت صمیمیم شاید یکی مثل فاطمه چیزی بهش نگم ولی چون مثلا از جایی مثل چنلم هست بدونه و هیچ وقت دلیل اصلی چیزی رو ندونه. یا وقتایی که با لادن حرف زده باشم که کم یادم میاد فقط یک سوالات گنگی رو ازش پرسیده باشم و هیچ وقت اصل مشکلمو نگفته باشم در حالی که این جور چیزا پیش بقیه ی دوستام نیست و نبود مثل لاله و.
از بین همه دوستام فقط دونفر بودن که باهاشون حرف زده باشم.
یک عادمی که بخاد جلب توجه کنه پی همه چپ و راست تا ازش بپرسن بدی شروع میکنه به ناله کردن.
شاید این که ناله هامو پیش این چند تا دوستم گفتم اشتباه بوده ولی هیچ وقت با هیچ کس در مورد هیچ چیز حرف نمیزنم.
درباره این سایت